هویت و یادگیری زبان
“مفهوم سازی هویت”
بانی نورتون
در بخشی از تحقیقات یادگیری زبان، محققین” هویت” را به این صورت تعریف می کنند: «چگونه یک فرد رابطه خود را با جهان درک میکند، چگونه آن رابطه در طول زمان و مکان ساختار مییابد و چگونه فرد احتمالات آینده را درک میکند» .با شناخت زبان به عنوان یک پدیده اجتماعی، “هویت” نشان دهنده آنست که زبان چگونه روابط مختلف را شکل می دهد. به دلیل موقعیتهای متنوعی که زبانآموزان در زندگی اجتماعی خود در آن ها قرار می گیرند، “هویت” بهعنوان پدیده ای چندگانه و دائم مستعد تغییر دیده می شود.
شرایط متنوعی که تحت آن زبان آموزان به زبان دوم صحبت می کنند، می خوانند یا می نویسند، تحت تأثیر روابط قدرت های مختلف است. زبان آموزانی که ممکن است در یک محیط به حاشیه رانده شوند ممکن است در محیط دیگر بسیار مورد توجه قرار گیرند. به همین دلیل، هر بار که زبان آموزان با زبان دوم، چه در حالت شفاهی یا نوشتاری، تعامل دارند، به شکل دادن “هویت” می پردازند. با این حال، شرایط ساختاری و زمینه های اجتماعی به طور کامل مشخص نشدهاست. از طریق عامل انسانی، زبان آموزانی که برای صحبت کردن از یک موقعیت هویتی تلاش می کنند، ممکن است بتوانند روابط خود را با طرفداران خود در چارچوب بهتری قرار دهند و هویت های جایگزین و قدرتمندتری را برای صحبت کردن انتخاب کنند و در نتیجه امکان یادگیری بهتری را فراهم سازند.
در سالهای گذشته، رابطه بین هویت و یادگیری زبان مورد توجه محققان در زمینههای اکتساب زبان دوم (SLA)، آموزش زبان، زبانشناسی اجتماعی و زبانشناسی کاربردی بوده است. بنابراین در حالی که بسیاری از تحقیقات در مورد یادگیری زبان در دهههای 1970 و 1980 به بررسی شخصیتها، سبکهای یادگیری و انگیزههای دانشآموزان اختصاص داشت، محققان معاصر “هویت” عمدتاً به زمینههای متنوع اجتماعی، تاریخی و فرهنگی توجه دارند که یادگیری زبان در آن انجام میشود (مکان، و نحوه گفتگو زبا آموزان و گاهی مقاومت در برابر موقعیت های متنوعی که آن زمینه ها به آنها ارائه می دهد). علاوه بر این، نظریه پردازان هویت این دیدگاه را زیر سوال می برند که زبان آموزان را می توان به دو گروه “با انگیزه یا بی انگیزه، درون گرا یا برون گرا “تعریف کرد. ( در واقع می توان بدون در نظر گرفتن چنین عوامل عاطفی که اغلب از نظر اجتماعی در روابط نابرابر قدرت ساخته می شوند و در طول زمان و مکان تغییر می کنند) .
در پایان ، باید به این نکته اشاره کرد که بسیاری از محققان به مفهوم سازی هویت توسط نورتون نظریه پرداز آموزشی (نورتون پیرس، 1995؛ نورتون، 1997؛ نورتون، 2000/2013) به عنوان نظریه بنیادی در تحقیقات یادگیری زبان اشاره می کنند. نظریهپردازی او نشان میدهد که چگونه یادگیرندگان تمایل دارند تا در زمینههای یادگیری متنوع شرکت کنند، جایی که خود را در موقعیتهای مختلف قرار میدهند و از روشهای مختلف استفاده می کنند. نورتون با برگرفتن از مفهوم پساساختارگرای کریستین ویدون (1987) از ذهنیت و قدرت جامعه شناس پیر بوردیو (1991) در تحمیل دریافت، نشان داد که زبان آموزان چگونه هویت های چندگانه را از طریق زبان می سازند و گفتگو می کنند و روابط را دوباره چارچوب می دهند تا بتوانند موقعیت خود را به عنوان سخنران به اثبات برسانند.
منبع:
Clarke, M. (2008). Language teacher identities: Co-constructing discourse and community. Clevedon, UK: Multilingual Matters
مجتمع فنی تهران - نمایندگی گیلان میگوید:
مجتمع فنی تهران - واحد رشت میگوید:
مرضیه بردبار میگوید: