مغز انسان و فرایند یادگیری زبان دوم

همه ما به خوبی دریافته ایم که در فرآیند فراگیری زبان دوم باید زمان و تلاش زیادی را اختصاص دهیم، و این در حالی است که  در برخی موارد این روند و پروسه به طور طبیعی اتفاق می افتد (برای مثال، پس از نقل مکان به پاریس، زبان فرانسه را انتخاب کنید). پس چگونه است این فرآیند، صرف نظر از اینکه چگونه اتفاق می افتد، تأثیر بزرگی بر مغز داشته باشد؟

به سمت کورتکس چپ یا همان قشر چپ مغز و فراتر از آن:

همانطور که شاید خیلی از شما خوانندگان عزیز می دانید ، مدتهاست که ثابت شده است که ظرفیت انسان برای استفاده از زبان مادری خود در نیمکره چپ مغز در بیش از 90 درصد از جمعیت عادی ذخیره می شود. بخش‌های اصلی مغز درگیر در فرآیندهای زبانی عبارتند از ناحیه بروکا، واقع در لوب پیشانی چپ، که مسئول تولید و بیان گفتار است، و ناحیه Wernicke، در لوب تمپورال چپ، که با رشد و درک زبان مرتبط است.

با این حال، یادگیری زبان یک موضوع پیچیده است که دانشمندان مشخص کرده اند به هیچ نیمکره ای از مغز محدود نمی شود، بلکه شامل تبادل اطلاعات بین سمت چپ و راست است. هیچ چیز تعجب آور نیست، اگر فقط در نظر بگیریم که یک زبان دارای عناصر مختلف است.

استاد روانشناسی و زبان شناسی دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا دکتر پینگ لی بر این باور است که دانش کامل یک زبان شامل به خاطر سپردن کلمات (منبع واژگان)، یادگیری سیستم صوتی آن (آواشناسی)، یادگیری سیستم نوشتاری (املا نگاری)، آشنایی با دستور زبان است. (نحوه نحو) و انتخاب روشهای ظریف برای بیان خود. این عناصر زبانی متمایز به مغز نیاز دارند تا بخش‌های مختلف از جمله نواحی قشر پیشانی و جداری، نواحی پیشانی و گیجگاهی، ناحیه پس سری و گیجگاهی-آهیانه و نواحی پیشانی و زیر قشری را فعال کند. همچنین در این فرآیند، جسم پینه ای، یک مسیر ماده سفید است که نیمکره چپ و راست را به هم متصل می کند و امکان انتقال و ادغام اطلاعات بین آنها را فراهم می کند.

نتیجه گیری :

مغز پلاستیکی است!

برای مدت طولانی، دانشمندان باور نمی کردند که مغز در طول زندگی تغییر کند. فرض کلی این بود که مغز تا یک نقطه مشخص رشد می‌کند، از آنجا که اتصالات آن ثابت می‌شود و در نهایت شروع به نزول می‌کند. همچنین اعتقاد بر این بود که هیچ راهی برای ترمیم مغز پس از آسیب دیدگی وجود ندارد. با این حال، مطالعات اخیر دقیقاً خلاف آن را ثابت کردند: اینکه مغز، در واقع، به عنوان پاسخی به تجربیات مختلف، قابل تغییر می باشد.

مطلب بالا با مفهوم نوروپلاستیسیتی توضیح داده می شود. در علوم اعصاب، “پلاستیک” به ظرفیتی اطلاق می شود که مواد برای تغییر و تبدیل شدن به اشکال مختلف دارند. این توانایی مغز برای تنظیم ساختار فیزیکی خود و از این طریق، ترمیم نواحی آسیب دیده، رشد نورون‌های جدید، تنظیم مجدد مناطق برای انجام وظایف جدید و ایجاد شبکه‌هایی از نورون‌ها است که به ما اجازه می‌دهد چیزها را به خاطر بسپاریم، احساس کنیم و رویاپردازی کنیم. علاوه بر این، این چیزی است که به ما امکان می دهد توضیح دهیم که چگونه مغز می تواند خود را پس از فراگیری زبان دوم شکل دهد.

نوروپلاستیسیته معمولاً با پیر شدن ، کاهش می یابد، به همین دلیل است که برای کودکان راحت تر از بزرگسالان به زبان دوم مسلط می شود. مغز نوزاد پلاستیکی‌تر است، که باعث می‌شود راحت‌تر سازگار شود و بتواند با چالش‌های صحبت کردن به دو زبان، مانند جابه‌جایی بین یکی و دیگری در زمینه‌های مختلف، مقابله کند. این بدان معنا نیست که بزرگسالان باید با هم از یادگیری یک زبان جدید دست بکشند، برعکس. مزایای مرتبط با تغییرات مغزی ناشی از یادگیری در افراد دوزبانه متوالی (افرادی که زبان دوم خود را بعداً در زندگی یاد می گیرند) نیز مشاهده شده است.

https://unbabel.com/what-happens-to-your-brain-when-you-learn-a-new-language

اشتراک گذاشتن این مطلب با دیگران

نویسنده مقاله:

یونس طاوسی
یونس طاوسیمدیر دپارتمان آموزش زبان بزرگسال
دانش آموخته رشته زبان و ادبیات انگلیسی هستم در مقطع Ph.D از دانشگاه اصفهان و از سال 1385 تاکنون به عنوان مدرس، مترجم و نویسنده فعالیت می‌کنم و از سال 1395 به عنوان مدیر دپارتمان آموزش زبان انگلیسی بزرگسال در مجتمع فنی تهران نمایندگی رشت مشغول به فعالیت هستم.

نوشته‌های تازه

آخرین دیدگاه‌ها

دسته‌ها